یادش بخیر

این به جور مطلب طوئیطری است. به این مقاله برخورد کردم.گشتم و ایها را هم پیدا کردم:

• +
• +
• +

اگر وقت و حوصله‌اش را داشتید در مقاله مربوط به شرکت نیپون که بیشتر انیمیشن‌های دوران کودکی‌مان را مدیونش هستیم بگردید و بقیه انیمیشن‌ها را هم بیابید.

اسکیپی

آره،‌ منتظریم

تریلر چند تا فیلم نزدیک به اکران و اکران شده را از وبگاه سرزمین سینما بارگزاری کردم و دیدم. این فیلمها عبارتند از:

• پس از خواندن بسوزان (با ویرایش خودم در ویکی‌پدیا) – برادران کوئن
• ویکی کریستیانا بارسلونا – وودی آلن
• وال. ای – اندرو استنتون – پیکسار
• شوالیه تاریکی – کریس نولان
• دابلیو. – الیور استون

از تریلرهای فیلم‌ها که نمی‌شود چیز زیادی از درون‌مایه فیلم‌ها به دست آورد.چون در این تریلرها می‌ایند و مثلا صحنه‌های دوست‌داشتنی و جذاب فیلم‌ها را کنار هم ردیف می‌:نند که بیننده‌ها فیلم کاملش را ببینند.معمولا هم آن چیزی که ببینده از فیلم در ذهنش می‌سازد با دیدن تریلر است و بعد از تماشای فیلم اصلی آن از هم می‌پاشد.به هرحال اگر می‌خواهید این تریلرها را ببینید و حتا مشخصات فیلم‌ها را بخوانید به سرزمین سینما بروید.

اینجا چراغی روشن است

ماه رمضان شروع شده و من روزه‌ام. شنبه با خانواده رفته بودیم مشهد. آنجا هم رفتیم به نمایشگاه خودرو و سینما هم فیلم همیشه پای یک زن در میان است. طرقبه و شاندیز هم جای شما خالی بود. خانه عمه‌ام هم رفتیم که خیلی وقت بود نرفته بودیم.

الان هم که ظهر است و من هم از همین حالا ضعف کرده‌ام.(یک روزه گرفته‌ام ، چه منتی سر خدا می‌گذارم.!) به هر حال منتظر اول مهر و شروع کلاسهای دانشگاه و کلاسهای مدرسه هستم.خیلی دلم برای دوست‌هام تنگ شده. دیشب مسعود بهم تلفن کرد و گفت که اول مهر می‌آید مشهد .خیلی خوشحال شدم. (قبلا گفته بود همان اهواز می‌آید.)

دلم نمی‌خواست این نوشته را سینمایی کنم ، ولی دیروز سینما اقتباس فیلم تله مرگ (Deathtrap) مال سیدنی لومت را گذاشت با بازی مایکل کین و کریستوفر ریو. یک جورهایی معجونی بود از طناب هیچکاک و فیلم‌های هارور براساس رمان‌های استیون کینگ مثل درخشش و کری و اینها و البته که توئیست اندینگ هم بود.عکسهایم از نمایشگاه خودرو مشهد را هم بعدا می‌گذارم اینجا.

جیب‌برها به بهشت می‌روند

پوستر فیلم

فیلم جیب‌بر به کارگردانی روبر برسون را دیدم که گویا قبلا هم از شبکه چهار سیما پخش شده بوده است. لذتی بود چند چندان از دنیای سینما که شاید اگر نمی‌دیدمش بعدهاحسرت زیادی می‌خوردم.اولین فیلمی که برسون خودش نوشته است.داستان میشل بدبخت که در پاریس خاکستری به سیم اخر میزند و به کمک دوستش جیب‌بری می‌کند. فردی جداافتاده که حتی به دیدن مادر مریضش که رو به مرگ است هم نمی‌رود.در این اثنا رابطه او با دختر همسایه مادرش ژان هم جالب توجه است.

کارآگاهی که رئیس دوست میشل نیز هست به او شک کرده و از او بازجویی می کند ولی چون مدرکی ندارد وی را آزاد می‌کند.در تمام طول فیلم ما (بیننده‌ها) نگران این هستیم که مبادا سوءظن کارآگاه کار دست میشل بدهد و او گیر بیافتد. که می‌افتد. آن هم به خاطر طمعی خام در یک مسابقه اسب سواری.اما دم آن صحنه‌ای غنیمت است که میشل پشت میله‌های زندان با ژان که به ملاقاتش آمده کام می‌گیرد.راستی آن وسط‌های فیلم هم می‌توانید یک سکانس ده دقیقه‌ای ناب بدون دیلوگ مخصوص سینمای نوآر فرانسه را ببینید و حظ ببرید.سکانسی که خیلی مر ا یاد سکانسی مشابه در فیلم ریفیفی ساخته استاد دیگرسینمای فرانسه ژول داسین انداخت.حالا هنوز دیسک دوی فیلم را ندیده‌ام که احتمالا مصاحبه و اینها است.انها را هم در پی‌نوشتی خواهم نوشت.

شاید کمی شبیه

به سبک عارف – ادیب می‌خواهم یک سری کارهایی را اینجا بگذارم که نمی‌دانم برای شروع مهارتم چقدر خوب بوده است؟ گفتن آن با خوانندگان گرامی.

الناز شاکردوست

نلی فورتادو

نام خانم بازیگری ایران , پرآوازه در هالیوود

سوگلی سینمای ایران , گلشیفته فراهانی در فیلمی از ریدلی اسکات , کارگردان انگلیسی فیلمهایی چون گلادیاتور , بلیدرانر , بیگانه , تلما و لوئیز به نام «مجموعه دروغها» (به انگلیسی : Body of Lies) ایفای نقش میکند.فیلم براساس کتابی به همین نام ،نوشته دیوید ایگناتیوس ساخته شده است.بازیگران نقش اول این فیلم هم کسانی مثل لئوناردو دی کاپریو و راسل کرو هستند. فراهانی که در ایران با فیلمهایی چون بوتیک و سنتوری به شهرت رسید , در این فیلم هالیوودی بازی میکند. من خبر را در دو در دو خواندم و هنوز نیز اندر شگفتم .جالب اینکه این حضور در هالیوود بسیار بی سروصدا بوده و تاکنون از سوی رسانه های وطنی انعکاس داده نشده است. در نمایی از تریلر فیلم که گلشیفته به چشم می خورد , او را با سر و وضعی مشکوک به بی حجابی میتوان دید ولی آنچه که از گفته های خود اسکات در ویکی پیدیا برمی آید این فیلم درمورد مسلمانان است و فراهانی هم نقش زنی مسلمان را ایفا می کند. فکر نمیکنم زبانش آنقدرها هم خوب باشد که مثل شهره آغداشلو در فیلم انگلیسی صحبت کند. به هر حال من که بی صبرانه منتظر 19 مهرماه هستم تا این فیلم اکران شود و از قضیه باخبر شویم.والا از تریلر فیلم که نمی شود چیز زیادی فهمید.

گشیفته فراهانی در نمایی از تریلر فیلم

گلشیفته فراهانی در کنار لئوناردو دی کاپریو در نمایی از فیلم

اسکات در حال کارگردانی دی‌کاپریو و کرو

دی‌کاپریو در دو نما از فیلم

بیل‌بوردهای فیلم در میدان تایم منهتن

پ.ن.1راستی گلشیفته فراهانی که میخواسته برای بررسی پیشنهاد هالیوودی دیگری از کشور خارج شود ممنوع الخروج شده و جلوی ایشان را گرفته اند. این هم پیوندش.

پ.ن.2:راستی دوم: فیلمنامه‌نویس این فیلم هم ویلیام موناهان ، که کار فیلمنامه فیلم کاردرستی مثل رفتگان با اوست می‌باشد.جدن باید دیدنی باشد.

• مجموعه دروغ‌ها در ویکی پیدیای فارسی

• مجموعه دروغ‌ها در آی ام دی بی

نام خود را در زبان هیروگلیف ببینید

سینماپدیا به خط هیروگلیف

به لطف سایت آپن میوزیم میتوانید نام خود را به زبان انگلیسی تایپ کنید و بعد از فشردن کلید انتر نام خود را به زبان هیروگلیف ببینید. مثلن نام این وبلاگ (Cinemapedia) به شکل ذیل درمی آید.

راستی یه سایت خیلی خوب برای ویرایش عکس پیدا کردم که با وب 2 کار میکند. این عکس را هم به وسیله همان سایت کراپ کردم.

سینمای حرفه‌ای

این عنوان برنامه تلویزیونی که از شبکه دو پخش می‌شد نیست و من هم در مورد آن نمی‌خواهم توضیح دهم.بلکه منظور من همانا هالیوود است و بس. داشتم مراسم اسکار سال 2007 (79 مین مراسم که جوایز سینمای سال 2006 را داده‌اند) یعنی سال رویایی اسکار گرفتن مارتین اسکورسزی را می‌گویم. در این مراسم الن دجنرس ، که فکر کنم بهترین مجری مراسم در اسن چند سال اخیر باشد و خیلی از آن جان استوارت لوس و بی مزه بهتر است ، از پیتر اتول گرفته تا ابیگل برزلین (همان دختر کوچولوی شیرین میس سان شاین کوچولو)و از ال گور گرفته تا مریل استریپ شوخی می‌کرد. من مراسم سال 2008 و 2006 را که استوارت مجری آن بوده را هم دیده‌ام. آن‌قدر جو این مراسم را سیاسی کرد که همان یک بار دیدمش . مراسم سال 2005 را هم که کریس راک مجری است دیده‌ام .او هم که دیگر الهه بددهنی است و در همان ابتدای مراسم که همه برایش برمی‌خیزند و نمی‌شینند می‌گوید: بگیرین بتمرگین سر جاتون(Sit your asses down) و همش شوخی‌های جنسی می‌کند. ولی دجنرس در عین آنکه شوخی می‌کند می‌داند که خب برنامه ، بیننده بیلیونی دارد.

در جایی هم از اسپیلبرگ می‌خواهد که از او و ایست‌وود یک عکس با دوربین دیجیتالش بگیر تا آن را در مای‌اسپیسش بگذارد.اما بهترین قسمت مراسم اسکار گرفتن استاد مارتین اسکورسزی از دست سه استاد دیگر سینما فرانسیس فورد کوپولا ، جرج لوکاس و استیون اسپیلبرگ برای جایزه بهترین کارگردانی برای فیلم رفتگان است. اسپیلبرگ و کوپولا می‌گویند که ما سه نفر خوب میدانیم که مزه گرفتن اسکار بهترین کارگردانی چقدر خوب است و لوکاس می‌گوید :»هی ، من هیچ جایزه اسکاری نگرفته‌ام.» و اسپیلبرگ از او می‌پرسد : «پس اینجا چه‌کار می‌کنی؟» بعد از آنکه نام مارتین اسکورسزی را اعلام می‌کنند سالن کداک تیتر می‌ترکد.مارک والبرگ و لئونارد دی‌کاپریو و جک نیکلسون سوت می‌زنند و خوشحالند.راستی جای دیگری از مراسم هم هلن میرن سوت دوانگشتی می‌زد. اسکورسزی به روی صحنه می‌اید از اسپیلبرگ می‌پرسد:«می‌شه توی پاکت رو دوباره چک کنی؟» که اشاره دارد به اینکه نامزد جوایز بسیاری برای کارگردانی شده بود اما برنده نگشته بود.

به هرحال این مراسم مرا سر شوق آورد که بیایم اینجا و چند خطی درباره‌اش بنویسم.

آسمان سینه‌ام را چون شمایی مشتری است باز کن دکان که وقت عاشقی است …

می‌خواستم بیایم به وردپرس و حقیقتن منتظر بهانه‌ای مثل این بودم.حالا نمی‌دانم که واقعن نمی‌شود که آرشیو وبلاگ قدیمی‌ام در بلاگفا به اینجا انتقال بدهم یا نه؟ ولی خب هر پایانی شروعی دارد.اینجا در مورد همه چیز می‌نویسم.

Hello world!

Welcome to WordPress.com. This is your first post. Edit or delete it and start blogging!